الگوی کلاس معکوس در سیستم آموزشی
با طراحی و پیاده سازی کلاس معکوس در برخی دانشگاه ها و موسسات آموزشی، در وهله اول انطباق با این الگوی مدرن آموزشی برای فراگیران سخت و پیچیده به نظر می آمد. در کلاس معکوس پروژه ها و فعالیت های گروهی در کلاس براساس پادکست ها، ویدئو ها و محتوای آموزشی بود که فراگیران باید قبل از هر جلسه مطالعه می کردند. در جلسات ابتدایی فراگیرانی که به هر دلیل نتوانسته بودند مطلب درسی را مطالعه کنند با راهنمایی مربیان و کمک هم تیمی ها، خود را با کلاس هماهنگ می کردند. در واقع مربیان با این رویکرد جدید هدف برانگیختن روحیه مشارکتی و بهبود مهارت های حل مسئله در بین فراگیران دنبال می کردند.
کلاس معکوس واقعا چیست؟
در ابتدا بسیاری بر این باورند که کلاس معکوس نوعی از مدل یادگیری ترکیبی است. با وجود اینکه در روش معکوس همانند یادگیری ترکیبی ما با ادغام یادگیری آنلاین و یادگیری حضوری رو به رو هستیم، اما چند تفاوت مهم بین این دو رویکرد وجود دارد.
در کلاس معکوس فراگیران موظف هستند که با مطالعه محتوای آموزشی آنلاین خودشان را برای فعالیت های کلاسی طراحی شده آماده کنند. در این روش فراگیران با مبحث جدید برای اولین بار به صورت آنلاین در قالب یک ویدئو، پادکست و یا مقاله کوتاه آشنا می شوند. این تغییر برای آنها که در سیستم سنتی عادت داشته اند که مطلب جدید حتما از طریق مدرس ارائه شود چالش برانگیز خواهد بود.
فقط این ویژگی نیست که الگوی معکوس رو نسبت به دیگر رویکردهای آموزشی مانند یادگیری ترکیبی متمایز می کند. با الزام فراگیران به مطالعه محتوای آموزشی قبل از حضور در کلاس، ما فضای خوبی برای مشارکت هر چه بیشتر مدرس و فراگیر در امر آموزش فراهم می کنیم. در این صورت هم مدرس و هم فراگیر در فرایند یادگیری درگیر خواهند بود.
تصور کنید کلاسی که تمامی فراگیران برای شروع مبحث جدید آماده باشند چقدر می تواند نسبت به کلاسی که تریبون آن تنها به دست مربی است پویاتر باشد. در این فضا فراگیران عناصر منفعل نبوده و مسئولیت یادگیری خود را به عهده می گیرند، به طوری که به صورت علمی و عملی پا به پای مدرس مراحل آموزش را پیش می برند. همین خود یکی دیگر از تفاوت های مهم بین کلاس معکوس و یادگیری ترکیبی است
چطور کلاس را معکوس کنیم؟
درست مانند هر الگوی آموزشی دیگری، برای اجرای معکوس یک کارگاه آموزشی نیز ما نیازمند طراحی یک استراتژی اصولی هستیم. آماده سازی آنلاین یک ویدئو برای فراگیران جهت تماشا قبل از حضور در کلاس به تنهایی کافی نیست و برای چیدمان و سازماندهی فعالیت های حضوری حتما باید یک سناریو داشته باشیم. این سیناریو باید طوری برنامه ریزی شود که فراگیران را به طور کامل با فرآیند یادگیری درگیر کند و بتوان از آن بهترین نتایج را کسب نمود.
نظر به این که با این رویکرد از وابستگی کامل به مدرس کم شده و فضایی فراهم می شود که فراگیران خود در معرض یادگیری مفاهیم قرار بگیرند، می تواند از مهم ترین چالش های کلاس معکوس باشد. همین یادگیری فعال است که تأثیری مستقیم در توسعه درک و دانش مفهومی خواهد داشت.
چالش های کلاس معکوس
باید توجه داشت که الگوی معکوس چالش های مخصوص به خود را نیز به همراه دارد. مثلا فراگیران با حضور در کلاس معکوس بر خلاف یادگیری سنتی بخش مهمی از فرایند یادگیری را به عهده می گیرند و همین موضوع برای خیلی از آنها در مراحل اولیه قابل قبول نیست چون باعث می شود آنها از منطقه امن خود دور شده و همگام با مدرس در امر آموزش مشارکت داشته باشند. علاوه بر این درست است که بخشی از مسئولیت تدریس در کلاس برای مدرس کاهش پیدا می کند اما مدرس باید زمان قابل توجهی را برای تولید محتوای آموزشی آنلاین و بروز رسانی آن اختصاص دهد.
کلام آخر
با وجود تمام مواردی که ذکر شد، بسیاری بر این باورند که الگوی آموزشی معکوس تحولی عظیم در سبک یادگیری خواهد بود به طوری که هم مدرس و فراگیر را از شیوه سنتی آموزش دور می کند. کلاس ها از محیطی ایستا برای انتقال اطلاعات به فضایی پویا برای فعالیت های مفید و کاربردی تبدیل می شوند.
به همین علت، اینکه فراگیر ویدئو آموزشی را قبل یا بعد کلاس ببیند مسئله اصلی نیست. چیزی که اهمیت دارد این است که او به صورت عمیق با یادگیری و روند حل مسئله درگیر شود. با این رویکرد تمرکز بر یک تمرین حرفه ای و نه فقط کسب دانش خواهد بود و این نتیجه ای مطلوب و طولانی مدت در پی خواهد داشت.