تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی و نقش آنها (چگونه هر یک تاثیرگذاری متفاوتی در زندگی ما دارند)
در دنیای امروزی پر از چالشها و فرصتهای فراوان، مفهوم موفقیت به معنای گذشته تغییر کرده است. به تنهایی داشتن بهره هوشی(IQ) بالا دیگر کافی نیست. همچنین، شاهدیم که هوش هیجانی (EQ) نیز در موفقیت فردی و اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. هوش انسانی یک مفهوم چند بُعدی است که به جوانب مختلف ذهنی ما اشاره دارد. دو مورد این جنبهها که بسیاری از ما با آنها آشنا هستیم، هوش هیجانی و بهره هوشی هستند. هر دوی این دستهها وظایف مهمی در زندگی انسان دارند، اما با وجود تداخلات و تفاوتهایی که بین آنها وجود دارد، درک صحیح از هرکدام از آنها مهم است.در این مقاله، به بررسی تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی و نحوه توازن آنها پرداخته و نقش آنها در زندگی را بررسی میکنیم.
هوش هیجانی (EQ) چیست؟
هوش هیجانی به توانایی درک، ادراک و مدیریت احساسات خود و دیگران اشاره دارد. این نوع هوش مربوط به مهارت های اجتماعی، مهارتهای ارتباطی و مدیریت استرس است. شخص با هوش هیجانی بالا توانایی در تشخیص احساسات خود و دیگران دارد و میتواند به بهبود ارتباطات شخصی و حرفهای کمک کند.
یک فرد با هوش هیجانی بالا معمولاً مهارتهای مدیریت خشم، تعاملات مؤثر، تشخیص احساسات و تطابق با محیط اطراف را به خوبی دارد. این مهارتها به ویژه در موقعیتهای استرسزا مانند مذاکرات، رهبری گروهها و مواجهه با مشکلات برای او موثر میشوند .
بهره هوشی (IQ) چیست؟
بهره هوشی یا هوش شناختی به توانایی فرد در تفکر منطقی، حل مسائل، یادگیری سریع و تحلیل دقیق اطلاق میشود. این نوع هوش با تواناییهایی همچون حل مسائل پیچیده، استدلال منطقی و بهرهوری در محیطهای تحصیلی و حرفهای مرتبط است.
یک فرد با بهره هوشی بالا معمولاً به خوبی در تحلیل دادهها، انجام محاسبات پیچیده و ارائه راهحلهای خلاقانه برای مشکلات توانمند است. او معمولاً به دقت جزئیات توجه میکند و به تفکر دقیق و منطقی علاقه دارد .
مهارتهای مربوط به بهره هوشی (EQ) عبارتند از:
- قدرت تحلیل: توانایی تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده
- قدرت استدلال: توانایی ارائه استدلال منطقی و قابل فهم
- تفکر انتزاعی: توانایی درک الگوها و ارتباطات میان اجزا
- قدرت حسابی: توانایی انجام محاسبات و ریاضیات پیچیده
- حافظه عملی: توانایی نگهداری و استفاده از اطلاعات در زمان حل مسائل
تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی
تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی در اصل در زمینههایی است که به آنها تمرکز دارند. هوش هیجانی بیشتر به تفاوتهای احساساتی و میزان آگاهی از خود و دیگران میپردازد، در حالی که بهره هوشی بیشتر به توانایی تفکر منطقی و حل مسائل تمرکز دارد.با این حال، این دو نوع هوش تداخلاتی هم دارند. به عنوان مثال، هوش هیجانی بالا میتواند در بهبود تصمیمگیریهای تحلیلی کمک کند و بهره هوشی بالا میتواند در تقویت مهارتهای ارتباطی و تعاملی مؤثر باشد .
نقش EQ و IQ در موفقیت
- ارتقاء هوش هیجانی در توسعه مهارت های رهبری و کارتیمی تأثیر دارد.
- شناخت تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی و نحوه توازن آنها بر دستیابی به اهداف شخصی و حرفهای تأثیر می گذارد.
اندازه گیری EQ و IQ
بهره هوشی : بهره هوشی عمدتاً با استفاده از آزمونهای استاندارد مانند آزمون هوش ویسلر یا آزمون هوش روانسنجی (IQ) اندازهگیری میشود .
هوش هیجانی : اندازهگیری هوش هیجانی معمولاً با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله آزمون های معتبری مانند تست هوش هیجانی بار-آن و ارزیابیهای 360 درجه انجام میشود که افراد می توانند در آن شرکت کنند .
اهمیت و کاربرد هوش هیجانی و بهره هوشی
بهره هوشی: بهره هوشی معمولاً در عملکرد درسی، حرفهای و مسائلی که نیاز به تفکر منطقی و حل مسائل دارند، اهمیت دارد.
هوش هیجانی : هوش هیجانی در مواردی که ارتباطات انسانی و مهارتهای اجتماعی، موثر هستند، مانند رهبری، مذاکره، مدیریت تیم، و روابط شخصی اهمیت دارد.
توسعه و تقویت EQ و IQ
بهره هوشی : به نظر میرسد که میزان بهره هوشی از زمانی که در افراد اندازه گیری و یا شناسایی می شود، در طول عمر آنها تغییر محسوسی نداشته باشد. این همان حیطه ای است که به اصطلاح به عنوان “هوش تجزیهوتحلیلی” شناخته میشود.
هوش هیجانی: هوش هیجانی قابل توسعه است و افراد میتوانند مهارتهای خود را در این زمینه ارتقاء دهند با آموزش و تمرین در حوزه توسعه فردی و مهارت های نرم مانند، مدیریت هیجانات، ارتباطات مؤثر، کنترل استرس و … افراد میتوانند هوش هیجانی خود را افزایش دهند .
مثال های خواندنی از تفاوت بین هوش هیجانی و بهره هوشی
فرض کنید دو نفر به نامهای مریم و علی در یک شرکت کار میکنند:
مریم دارای هوش هیجانی بالاست. او:
- در بازیابی و مدیریت احساسات خود خوب عمل میکند.
- مهارتهای ارتباطی بالایی دارد و با همکاران خود به خوبی ارتباط برقرار میکند.
- در مواقع استرس زا و پرتنش، به خوبی هیجانات خود را کنترل کرده و بهترین تصمیمها را میگیرد.
علی دارای بهره هوشی بالاست. او:
- دارای توانمندی علمی و مهندسی بالاتری است و در حل مسائل پیچیده و تحقیقات علمی بهتر عمل میکند.
- در حل مسائل منطقی عالی بوده و در تصمیمگیریهای فنی و علمی موفق است.
حالا فرض کنید که این دو نفر به یک چالش مشابه در محیط کاری خود برخورد میکنند:
یک پروژه بسیار پیچیده و فشرده به تیمهای آنان سپرده شده و فشار زیادی روی افراد است. مریم به عنوان یک فرد با هوش هیجانی بالا، می تواند با تنظیم احساسات خود و تیمش به خوبی این موقعیت استرس زا را مدیریت کند.. او به همکارانش انگیزه داده، ارتباطات را سامان دهی و کارتیمی خوبی برقرار می کند. بنابراین باعث موفقیت پروژه و در نهایت رضایت مشتریمی شود.
علی با ضریب هوشی بالا، در حل مسائل فنی و علمی مهارت بیشتری دارد و تیم را در جنبههای تخصصی پروژه بهتر راهنمایی میکند. او می تواند با استفاده از دانش و تواناییهای علمیاش، پروژه را به خوبی به سرانجام برساند.
در اینجا تفاوت و همترازی هوش هیجانی و بهره هوشی مشهود است. مریم با هوش هیجانی بالا، بهترین عملکرد خود و تیمش را در موقعیتی استرس زا رقم زده و به موفقیت پروژه کمک کرده است. علی نیز با بهره هوشی بالا، تخصص فنی و علمی خود را به خدمت پروژه گذاشته و به اجرای موفقیتآمیز آن کمک کرده است. در نهایت، ترکیب و توازن هوش هیجانی و بهره هوشی است که میتواند به ایجاد یک تیم موفق و متعادل کمک کند.
خلاصه کلام
در کل ، هوش هیجانی و بهره هوشی دو نوع هوش متفاوت و هر کدام دارای اهمیت و کاربردهای خود هستند. در بسیاری از مواقع، ترکیب و توازن درست هر دو نوع هوش میتواند به افراد کمک کند تا در زندگی شخصی و حرفهای عملکرد بهتری داشته باشند ، از این رو به افراد توصیه میشود که بر روی توسعه و تقویت هر دو نوع هوش کار کنند.
داشتن توازن بین هوش هیجانی و بهره هوشی میتواند به شما کمک کند تا هم در زندگی شخصی و هم کاری به موفقیت دست پیدا کنید. چرا که این دو عامل در تعیین مسیر شخصیت و تواناییهای شما نقش مهمی ایفا و به شما کمک میکنند تا در همه جنبههای زندگی خود پیشرفت کنید .
ما برای شناخت بهتر از خودمان و ارتقاء این دو هوش به خصوص هوش هیجانی، قطعا به مشاوره ها و آموزش های تخصصی نیاز داریم. دپارتمان یادگیری مؤسسه نمو با وجود تیمی متخصص و همکاری با مدرسین مجرب آمادگی طراحی و اجرای کارگاه آموزش هوش هیجانی را به صورت کاملا سفارشی سازی شده ویژه سازمان شما و در سطوح مدیریتی و کارکنان اعلام می دارد.
منابع
- کتاب “هوش هیجانی” اثر دنیل گلمن (Daniel Goleman)
- کتاب “Emotional Intelligence 2.0” اثر تراوی برادبری و جین گریفین (Travis Bradberry and Jean Greaves)
- کتاب “The Emotional Intelligence Appraisal” اثر تراوی برادبری و جین گریفین (Travis Bradberry and Jean Greaves)
- کتاب “Emotional Intelligence” اثر پیتر سالووی (Peter Salovey) و جان مایر (John Mayer)
- کتاب “Emotional Intelligence: Why It Can Matter More Than IQ” اثر دنیل گلمن (Daniel Goleman)