مباحث سیستم مدیریت آموزش ISO10015
استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ به عنوان یکی از مهم ترین و جامع ترین استانداردهای حوزه مدیریت آموزش و بهسازی منابع انسانی سازمانها مطرح می باشد و این استاندارد به لحاظ رویکرد در نیل به امور و برنامه های سیستمی در فرایند مدیریت آموزش ،متولیان آموزش سازمانها را به واسطه جذابیت های فنی و منطقی آن به استقرار این استاندارد تشویق می نماید.
قابل به ذکر است که امروزه بهبود عملکرد و ارتقاء تعهد سازمانی در کارکنان از مهم ترین چالش های سازمانی می باشد. بدین صورت که در سازمان های دولتی و خصوصی در حوزه صنعت، بازرگانی و … شاهد طراحی واحد آموزش در کنار دیگر واحد ها در چارت های سازمانی بوده ایم. با وجود اینکه پرورش نیروی انسانی شایسته از مهم ترین وظایف این واحد تعریف شده است، در ایران به علت عدم وجود یک برنامه آموزشی و خط مشی مدون عملکرد واحد های آموزش خیلی رضایت بخش نبوده است.
پیش نیاز های استقرار استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵:
- نگرش جامع
- دارا بودن نظام یکپارچه
- انجام فرایندهای نیاز سنجی
- جاری بودن فرایند طرح ریزی دوره های آموزشی
- مشخص بودن فرایند اجرای دوره آموزشی
- وجود منابع انسانی متخصص در حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی
سازمان هایی که اهداف خود را بر پایه بهبود ارائه خدمات و کیفیت محصولات مشخص می کنند می توانند از این استاندارد بهره ببرند. همچنین با استفاده از استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ هر سازمانی این قابلیت را خواهد داشت که فعالیت های آموزشی خود را سیستماتیک و نظام مند تعریف کرده و با اصول منطقی و استاندارد شده مسیر خود را به سمت ارتقاء بهره وری منابع انسانی و بهبود مدیریت آموزش مشخص کند.
در سیستم ISO10015، چهار مرحله مدیریت آموزش عبارتست از:
- تعیین نیازهای آموزشی
- طراحی و برنامه ریزی آموزشی
- اجرای آموزش
- ارزشیابی نتایج آموزش
تعیین وظایف مدرسین دوره های آموزشی در سازمان ها:
- کوتاه و مفید بودن زمان دوره های آموزش
- هدفدار بود برنامه آموزشی
- تخصصی و اجرایی بودن سرفصل های آموزشی
- مساله-مشکل مدار بودن محتوای آموزشی
وظایف مدرس در بخش اجرای دوره آموزشی:
- برگزاری پیش آزمون
- انتخاب الگوی مناسب تدریس و ارائه مفاهیم
- زمینه سازی برای مشارکت هر چه بیشتر فراگیران در روند آموزش
- ارزیابی تکوینی روند یاددهی-یاگیری
- برگزاری پس آزمون
- بررسی میزان تلاش فراگیران در بهره وری از محتوای آموزشی
نیازسنجی آموزشی:
مراحل اجرای نیازسنجی آموزشی- اولین مرحله فرایند مدیریت آموزش در مرحله فنی و عملیاتی- به این ترتیب می باشد:
- شناسایی نیازهای آموزشی سازمان
- شناسایی ، تجزیه و تحلیل شاخص های مربوط به شایستگی
- بررسی فاصله های مربوط به شایستگی
- شناسایی راه حل های اجرایی رفع اختلاف مربوط به شایستگی
- تعیین نیاز های آموزشی براساس شاخص های تعریف شده شایستگی
در فرایند اجرای نیازسنجی آموزشی دو مسئله باید مد نظر گرفته شود. یک اینکه مشخص شود آیا می توان فاصله وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را از طریق مدیریت آموزش کم کرد. همچنین خطی مشی و کیفیت برنامه آموزشی حتما در راستای اهداف و تامین نیازهای سازمان باشد.
منابع نیاز سنجی آموزشی:
- مشتریان
- مشتریان مستقیم
- اهداف و استراتژی های توسعه ای سازمان
- الزامات اتحادیه های حرفه ای
- برنامه های توسعه منابع انسانی
- استاندارد عملکرد
- شرح وظایف مشاغل
- منشور اخلاقی سازمان
- نیازهای آموزشی سایر واحدهای سازمانی
- متن و منشاء شکایات
- الزامات اجتماعی
- تغییرات سازمانی یا فناوری
- صدور گواهینامه درون و برون سازمانی
در روند بررسی درخواست های دریافتی از کارکنان و نتایج تحقیق بازار مدیران باید به این موضوع توجه داشته باشند که تمام ضعف های عملکرد در حوزه مختلف سازمان مانند تصمیم گیری ساختار ،جذب منابع انسانی و غیره تنها با تمرکز بر مدیریت آموزش پوشش داده نمی شود. در واقع این انتظار بالایی است که تصور شود تمام مسائل سازمان در بخش منابع انسانی و واحد های آموزش قابل حل خواهد بود.
طراحی و برنامه ریزی آموزش:
در این بخش ابتدا اطلاعات جمع آوری شده در مرحله نیارسنجی (تفاضل نتایج تجزیه تحلیل شایستگی های موجود شاغلین با الزامات شایستگی های مطلوب) مورد بررسی قرار گرفته و مراحل عملیاتی نیل به برنامه در مدیریت آموزش طراحی و ارائه می گردد.
اولویت بندی دوره های آموزشی:
- شاخص انتفاع عمومی: این دوره ها باید بتواند سطح وسیعی از نیازهای مخاطبین سازمانی را تحت پوشش خود درآورد.
- شاخص تامین راهبردها: دوره های آموزشی متناسب با سیاست ها جهت نیل به راهبردهای سازمانی انتخاب شده در اولویت های بالا برای برگزاری و اجرا قرار بگیرند.
- شاخص هزینه اثربخشی رفع نیازها: هزینه ای که برای رفع نیاز آموزشی x پرداخت می شود و فواید حاصل از رفع نیاز آموزشی x چیست و چقدر برای سازمان مفید بوده است.
تقویم آموزشی:
در این مرحله عنوان دوره آموزشی، تاریخ برگزاری دوره، مشخصه دوره آموزشی، تعداد نفرات فراگیران و طول مدت دوره مشخص شده و این تقویم آموزشی به عنوان یک سند برای برنامه ریزی عملیاتی آموزش جزو مکتوبات رسمی سازمان قرار می گیرد.
عناصر محتوای آموزشی:
در طراحی یک برنامه آموزشی عناصر تشکیل دهنده برنامه، کاربرد و نحوه اجرای آن در مدیریت آموزش بیان می شود. در این بخش تعیین جهت گیری های برنامه آموزشی بسیار حائز اهمیت است.
- موضوع محور بودن برنامه آموزشی: یادگیری مکانیکی است و هدف ها از قبل تعیین می گردد.
- فراگیر محور بودن برنامه آموزشی: آموزش براساس ویژگی های فراگیران انفرادی تر می شود.
- جامعه محور بودن برنامه آموزشی: توسعه جامعه هدف اساسی است. محتوای برنامه آموزشی از زندگی اجتماعی گرفته می شود.
تعیین حیطه یادگیری هدف:
حیطه دانشی:
به این معنا می باشد که سر فصل ها و هدف رفتاری تعیین شده در حوزه گسترش حیطه دانشی طراحی شده است.
حیطه مهارتی:
محتوای در نظر گرفته شده کاملا جنبه مهارتی دارد و هدف آن ارتقای سطح مهارتی فراگیران می باشد و لازم است فراگیر پس از طی نمودن دوره به خلق ،طراحی و یا آن عملکرد رفتاری هدف گذاری شده نایل آید.
حیطه نگرشی:
این حیطه به آن نوع از محتوا آموزشی اشاره می نماید که کاملا جنبه نگرشی داشته و کارکنان را جهت تغییر، تعدیل و ایجاد بینش جدید در موضوعات خاص آماده می نماید.
تعیین سطح یادگیری:
از نکات مهم مدیریت آموزش این است که باید مشخص شود در یک دوره آموزشی عمق یادگیری بایستی تا چه حدی باشد؛ که معمولا در سه سطح آشنایی، کاربرد و تسلط تعریف می شود.
پیمانکار آموزشی:
پیمانکار آموزشی به موسسه ای حقوقی اتلاق می گردد که بخاطر تخصص و همچنین مزیت های برون سپاری و صلاحیت های فنی و علمی این قابلیت را دارد که شریکی مهم در فرآیند اجرا ،برنامه ریزی و مدیریت آموزش برای سازمان ها و صنایع باشد. برون سپاری یا پیمان سپاری به عنوان یک رویکرد یا روش نوین در برنامه ریزی و مدیریت آموزش و بهسازی منابع انسانی نیز تابع اصل کلی فوق بوده و برای شناخت دقیق تر آن باید به هر دو دسته عوامل توجه نمود.
ارزشیابی نتایج آموزشی:
در فرایند ارزشیابی پایش اثربخشی در مدیریت آموزش براساس مقایسه اهداف سازمانی و آموزشی صورت می پذیرد. در واقع مشاهده و بررسی عملکرد فراگیران منبع مناسبی برای تجزیه و تحلیل خروجی های آموزش می باشد که در دو قالب ارزشیابی کوتاه مدت و بلند مدت تعریف می شود.
در ارزشیابی کوتاه مدت بازخورد فراگیران از روش های آموزش، منابع مورد استفاده و دانش و مهارت های کسب شده در نتیجه آموزش ملاک تحلیل نتایج می باشد. در ارزشیابی بلند مدت بهبود عملکرد فراگیران و ارتقاء بهره وری مورد ارزیابی قرار می گیرد.
الگوی جک فلیپس در ارزشیابی آموزشی:
این الگو موسوم به بازگشت سرمایه در مدیریت آموزش است و دارای ۵سطح می باشد:
- محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI
- ارزیابی نتایج کسب و کار: ارزیابی نتایج بدست آمده در شاخص هایی مثل کاهش غیبت و افزایش تولید
- ارزیابی سطح کاربرد: مشخص کننده تغییرات رفتاری ایجاد شده در محیط عملی
- ارزیابی سطح یادگیری: ارزیابی میزان دانش افزوده شده فراگیران در دوره آموزشی
- ارزیابی سطح رضایت: رضایت عمومی فراگیران
نظارت و بهبود فرایند مدیریت آموزش:
نظارت و پایش آموزش سازمانی با بررسی خروجی های قبلی جهت اصلاح روند برنامه ریزی که قبل از مراحل طراحی و اجرای برنامه آموزشی انجام می شود. مانیتورینگ در آن دسته از نظام های آموزشی به صورت اثربخش ، جوابگو خواهد بود که آن سیستم ها بر اصول و استاندارد خاصی برنامه ریزی شده باشند که در این صورت برخی مواقع نظارت را می توان به معنای ممیزی نیز قلمداد نمود.در سازمان ها عمدتا بحث مانیتورینگ با ارزشیابی یکسان فرض می شود در حالی که می توان نظارت را فرایند کلی پایش و ارزشیابی را به عنوان ابزار های آن در مدیریت آموزش عنوان کرد.
مانیتورینگ روند مدیریت آموزش را در سازمان مطالعه می کند اما ارزیابی عمدتا شکل حوزه های فرایندی را به صورت مجزا و بعضا جامع مورد مطالعه قرار می دهد.
مانیتورینگ به طور عمومی سنجش وضعیت موجود بر اساس شاخص ها و استاندارد ها می باشد اما ارزیابی فاقد این ویژگی ها می باشد و بیشتر نظرات فراگیران و عوامل موثر در مدیریت آموزش را مبنای کار خود قرار می دهد.
مانیتورینگ و پایش سیستم آموزشی را بررسی می کند، اما ارزشیابی برنامه ها را مطالعه می نماید.
برگرفته از نوشته ا.رمضانعلی